اندازه ی تمام فاصله ها , درد میکشم
تصویری از شکستن یک مرد میکشم
با یک قلم , به دفتر این روزگار تلخ
نقشی از انچه بر سرم آورد میکشم
هر چند از درون , دلم آتش گرفته است
آهی ز سینه .... یخ زده و سرد میکشم
باور کنید سفسطه هرگز نمیکنم
پاییز را ز روی خزان , زرد میکشم
این واژهای پر غم و اندوه را به نظم
از حس و حال شاعر شبگرد میکشم
با درد دل , هوای دلم روبرا نشد
فریاد را از انچه به من کرد میکشم
نظرات شما عزیزان:
|